جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، به بازخوانی زندگی و زمانه شهید آیتالله سید اسدالله مدنی، شهید محراب تبریز پرداخته است. این پژوهش جامع از سوی سید محمدجواد قربی انجام شده و نشر شاهد وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. مؤلف در گفتوشنود با تارنمای پژوهشگاه تاریخ معاصر ایران درباره این کتاب آورده است:
«یکی از ویژگیهای این اثر این است که در آن برای اولین بار، نهادسازیهای آن شهید بزرگوار بررسی شده است. در واقع یکی از سرفصلها، نهادهایی است که ایشان در دوران تبعید در شهرهای مختلف ایجاد کردند. آیتالله مدنی علاوه بر تبریز و همدان، در شهرهای مختلفی مثل گنبد کاووس یا خرمآباد نهادهایی ساختند که حتی بعد از شهادت ایشان نیز پابرجا ماندند و منشأ خدمات ارزندهای بودند. مخصوصاً مهدیههایی که ایشان در همدان ایجاد کردند و بنیانگذار آن بودند، همچنان جزء مراکز فعال و موفق در استان همدان و غرب کشور هستند. این مسائل باعث شد ما در این کتاب به بررسی زوایای مختلف زندگی ایشان اعم از تبعید، فعالیتها و خدمات اجتماعی، سیره سیاسی و ابعاد مختلف عبادی و اخلاقی آیتالله مدنی بپردازیم؛ لذا از نوآوریهای این کتاب آن است که در آن مباحثی مطرح شده که تا اکنون به لحاظ مطبوعاتی، مصاحبههای اینترنتی، کتابها و پایاننامههای مختلفی که درباره زندگی علما منتشر شده به آن پرداخته نشده است. بهعنوان نمونه در این کتاب، برای اولین بار تاریخ شفاهی فعالیتهای آیتالله مدنی در استان قزوین ارائه شده که در هیچ کتاب، مصاحبه و حتی مباحث اینترنتی نیز به آن اشاره نشده است. نزدیک به ۲۰ مصاحبه از شاگردان ایشان در قزوین گرفته و بعد از شناسایی اصل موضوع، خدمات مختلف ایشان در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در استان قزوین بررسی شد. همین مسئله در باره مناطق مختلف، مثل بندر کنگان که در مجموعه آثاری که درباره آیتالله مدنی وجود دارد، چه به لحاظ مصاحبههای روزنامهای و چه به لحاظ کارهای دیگری که درباره استان بوشهر منتشر شده، نیز صادق است. باید بگویم که بیشتر از یک صفحه و نیم، درباره این موضوع مطلب وجود نداشت و برای نخستین بار در این کتاب، مصاحبههای مختلفی که با خانواده، نزدیکان، رانندگان و شاگردانی که در بندر کنگان داشتند، گردآوری شد. میدانید که ایشان دوره کوتاهی از تابستان ۱۳۵۷، چیزی بیش از ۲۰ روز، در بندر کنگان بودند. از اغلب شاهدان، مصاحبهها گرفته شد. البته عصاره و خلاصهای از مجموعه مصاحبهها نیز در این کتاب قرار گرفت. به لحاظ نوآوری سعی کردم در این کتاب مجموعه مباحثی را مطرح کنم که آثار گذشته درباره آنها دچار خلأ بودند و از نظر خودم نزدیک ۵۰ تا ۶۰ درصد مطالب کتاب سیدالعلماء الاعلام از این دست مباحثند که با توجه به مصاحبهها و برخی از اسنادی که از برخی اشخاص گردآوری کردم، برای اولین مرتبه رونمایی شدهاند. در این کتاب پایه اصلی کار بر تاریخ شفاهی قرار گرفته است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی به لحاظ اطلاعات آرشیوی و مصاحبههای تاریخ شفاهی و اسنادی، همکاری چندانی در این کار نداشتند. با توجه به رایزنیهای مختلفی که انجام دادیم به لحاظ سندی و...، غیر از کتابی که مرکز بررسی اسناد تاریخی در این حوزه منتشر کرده بود، بقیه مراکز همکاری چندانی نداشتند. به همین دلیل برای آنکه کمبودها جبران بشود، وارد حوزه تاریخ شفاهی شدم....»